مکزیک سالهاست که به عنوان سرچشمهی یکی از مهمترین عرصههای فیلمسازی شناخته میشود. از درونِ صنعت کوچک اما به شدت تأثیرگذار سینمای مکزیک فیلمهایی بیرون آمده که گاه دیدگاه کمونیستی دارند، گاهی اوقات آنارشیست میشوند و اکثر اوقات شکاف طبقاتی بزرگی که بین فقیر و غنی در این کشور وجود دارد بر داستانهای آنها سایه میاندازد. بسیاری از فیلمهای مکزیکی دربارهی گذشتن از مرزها و مهاجرت ساخته میشوند. علاوه بر این، میتوان به وفور فیلمهای تجربی و خیالانگیز در سینمای مکزیک پیدا کرد؛ فیلمهایی که کمتر پیش میآید در کارنامهی سینمایی کشورهای دیگر دیده باشیم. علت این موضوع به دورهی مککارتیسم در ایالات متحده امریکا بازمیگردد؛ دورهای که به خاطر اختناق سیاسی، عدهی زیادی از هنرمندان، کارگردانان و نویسندگان مجبور شدند به کشورهای دیگر، از جمله مکزیک پناه ببرند و آثار تجربیتر و غیرمعمول خود را در این کشور بسازند. از این رو، بخش عمدای از تأثیرگذارترین و بهترین فیلمهای مکزیکی داستانهایی متفاوت تعریف میکنند و اغلب از منظر شخصیتهایی روایت میشوند که به قشر پایین جامعه تعلق دارند.
در دههی ۹۰ و اوایل دههی ۲۰۰۰ میلادی، نسل جدیدی از کارگردانان مکزیکی دست به ایجاد تغییرات و تحولاتی در فیلمهایشان زدند که بعدها بر تمام فیلمهایی که از امریکای لاتین بیرون میآمدند تأثیرگذار بود. از جملهی این کارگردانان میتوان گیرمو دل تورو، آلخاندرو گونزالس ایناریتو و آلفونسو کوارون را نام برد که توانستند تکنیکها و اصولی از سبک سینمای مستقل اتخاذ کنند که در آن زمان در صحنهی سینمای ایالات متحده در حال رشد بود.
با گل کردن فیلمهای مکزیکی، خلاف دهههای گذشته، این بار فیلمسازان مکزیکی بودند که داشتند از این کشور، به ایالات متحده میرفتند تا روی پروژههای بزرگتر با بودجههای بیشتر کار کنند. برای نمونه، میتوان به فیلم «جاذبه» از آلفونسو کوارون اشاره کرد که با انتشار در سال ۲۰۱۳ میلادی توجه طرفداران هالیوود را نیز به سمت این کارگردان مکزیکی جلب کرد. بسیاری برای اولین بار با این فیلم بود که کوارون را شناختند؛ در حالی که او بسیاری از بهترین فیلمهای خود را پیش از این در مکزیک ساخته بود. علاوه بر کوارون که امروزه دیگر میان فیلمبازان شناختهشده است، در این فهرست به بهترین فیلمهای مکزیکی اشاره میکنیم که شاید نام آنها کمتر به گوشتان خورده باشد.
۱۰. و همچنین مادرت (Y Tu Mamá También)
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: دیگو لونا، گائل گارسیا برنال، ماریبل وردوو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«و همچنین مادرت» یک از بهترین فیلمهای مکزیکی به کارگردانی آلفونسو کوارون است. دیگو لونا و گائل گارسیا برنال به عنوان دو کاراکتر اصلی داستان در این فیلم ایفای نقش میکنند؛ فیلمی که نه تنها این دو بازیگر جوان را در مکزیک مشهور کرد، بلکه باعث شد بعدها در فیلمهای بزرگ هالیوودی نیز به کار گرفته شوند. با وجود روابط پیچیده و منحرفی که بین کاراکترهای این فیلم برقرار میشود، «و همچنین مادرت» توانست به یکی از بزرگترین افتتاحیههای گیشههای داخلی مکزیک دست پیدا کند. حتی اکران محدود این فیلم در ایالات متحده مانع از این نشد که فیلم کوارون نامزد جایزهی اسکار برای بهترین فیلمنامهی ابتکاری شود. کوارون همراه با برادرش این فیلمنامه را نوشته بودند.
برای آلفونسو کوارون، ساخت این فیلم بود که نام این کارگردان توانمند را به جهان شناساند که پس از آن، به ساخت فیلمهای بزرگتری مثل فیلم «هری پاتر و زندانی آزکابان» در سال ۲۰۰۴ میلادی و همچنین فیلمهای علمی–تخیلی و فانتزی پرهزینه انجامید که از جملهی آنها میتوان به «فرزندان انسان» در سال ۲۰۰۶ میلادی و «جاذبه» اشاره کرد.
۹. کرونوس (Cronos)
- سال انتشار: ۱۹۹۳
- کارگردان: گیرمو دل تورو
- بازیگران: ران پرلمن، فدریکو لوپی، مارگاریتا ایزابل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
گیرمو دل تورو به عنوان یکی از مهمترین فیلمسازان در سبک ترسناک شناخته میشود. اولین فیلم او در مکزیک رویکرد جدیدی به داستانهای خونآشامی داشت که پس از آن دست دل تورو را برای ساخت فیلمهای فانتزی و اغلب ترسناک باز کرد. «کرونوس» یکی از اولین فیلمها با محوریت خونآشامهاست که از کلیشههای سابق این دست داستانها فاصله گرفته و نگاهی تازه به این موجود افسانهای میاندازد. در این فیلم، از روشهای علمی برای توضیح چگونگی زندگی ابدی و نامیرا بودن خونآشام استفاده میشود؛ ایدههایی که پس از این در فیلمهایی مثل «آدم درست را راه بده» (Let the Right One In) محصول سال ۲۰۰۸ میلادی و «از گرگ و میش تا سحر» محصول ۱۹۹۶ میلادی تکرار شدند.
«کرونوس» فیلمی بود که در آن سال از سمت مکزیک برای نامزدی بهترین فیلم خارجی زبان به اسکار فرستاده شد؛ اما نتوانست به جایگاه نامزدی در این بخش دست پیدا کند. با این وجود، از همین سالها بود که سرها کم کم به سمت دل تورو چرخیدند و این کارگردان قهار توانست شهرت زیادی، هم در مکزیک و هم در خارج از آن، به دست بیاورد. نگاه خاص گیرمو دل تورو به داستانهای قدیمی در سبک ترسناک و آمیختن آن با عناصر مدرن به خصوص در فیلمهایی مثل «شکل آب» و «هزارتوی پن» به خوبی بازتاب پیدا کرده و موجب شده که امروزه همه او را به عنوان استادی در این ژانر بشناسند. دل تورو بر بسیاری از نسل جدید فیلمسازان ژانر ترسناک تأثیرگذار بوده که عناصر زیادی را از فیلمهای این کارگردان مکزیکی اخذ کردهاند. از جملهی این کارگردانان میتوان به رایان مورفی، کارگردان سریال محبوب «داستان ترسناک امریکایی» اشاره کرد که رویکرد هنرمندانهاش به ترس را مدیون دل تورو است.
۸. میس بالا (Miss Bala)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- کارگردان: جراردو نارانخو
- بازیگران: استفانی زیگمن، نوئه هرناندز، خوزه ینکی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
«میس بالا» یکی از بهترین فیلمهای اکشن مکزیکی با زیرلایههای ترسناک و فانتزی است که داستان تلاش زنی برای رسیدن به شهرت را تعریف میکند؛ اما این مسابقهی نمایشی زیبایی به سرعت به یک حماسهی جنایی کابوسوار مبدل میشود. در این فیلم از جنگهای کثیف و همراه با خونریزی کارتلهای مکزیک، تا زرق و برق نمایشهای زیبایی همه را با هم دارد. «میس بالا» در عین آنکه فیلمی اکشن و سرگرمکننده است، از مسائل شخصی مثل تضادهای سبک زندگی بین مکزیکیها و امریکاییها حرف میزند.
این فیلم که در سال ۲۰۱۱ میلادی منتشر شده است به عنوان یکی از نامزدهای بهترین فیلم خارجی زبان از سمت کشور مکزیک برای بررسی در جوایز اسکار فرستاده شد؛ اما سالها بعد و پس از انتشار بازسازی امریکایی آن توسط کاترین هاردویک در سال ۲۰۱۹ میلادی بود که برای اولین بار توجهات به سمت فیلم اولیه جلب شد. این بازسازی از نظر جریانسازی در روایت خود، قابل مقایسه با فیلم اصلی نیست؛ فیلمی که خلاف داستانهای معمول امریکایی دربارهی کارتلها، رویکردی عمیق نسبت به واقعیتهای زندگی مکزیکیها پیشه کرده و نتایجی را که جنگهای آنها بر سر مواد مخدر دارد به تصویر میکشد. پیشنهاد میکنیم پیش از آنکه بخواهید به سراغ دیدن بازسازی آن بروید، نسخهی اصلی «میس بالا» به کارگردانی جراردو نارانخو را از دست ندهید.
۷. مثل آب برای شکلات (Like Water for Chocolate)
- سال انتشار: ۱۹۹۲
- کارگردان: آلفونسو آرائو
- بازیگران: لومی کاوازوس، مارکو لئوناردی، رجینا تورنه
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
زمانی که فیلمهای اندکی از مکزیک بیرون میآمدند و فیلمهای حتی کمتری میتوانستند در سطح جهانی تأثیرگذار باشند، «آب برای شکلات» توانست به پردرآمدترین فیلم خارجی زبان آن زمان در ایالات متحده تبدیل شود که همین آن را شایستهی قرار گرفتن در فهرست بهترین فیلمهای مکزیکی میکند. این فیلم از رمان مکزیکی نوشتهی لورا اسکیول اقتباس شده که داستان دختری به نام تیتا (لومی کاوازوس) را تعریف میکند. داستان این فیلم ماجرای این دختر و سختیهایی که برای نگهداری از مادرش تحمل میکند را دنبال میکند. بالاخره تیتا راهی پیدا میکند تا با استفاده از جادو، احساسات خودش را وارد غذاهایی که میپزد کند. مثلا زمانی که خواهر تیتا از او میخواهد که کیک عروسیاش را بپزد، تیتا که بسیار غمگین شده است، کیکی میپزد و اشکهایش را داخل مواد کیک میریزد. این کار موجب میشود به طرز جادویی همهی مهمانهای عروسی که از این کیک خوردهاند احساس ناراحتی کنند.
داستان فیلم در جریان انقلاب مکزیک رخ میدهد. بنابراین، در حالی که این فیلم از رئالیسم جادویی برای روایت داستان تیتا استفاده میکند، از تاریخ نیز به عنوان ابزاری اصولی در داستانگویی خود بهره میگیرد.
۶. هزارتوی پن (Pan’s Labyrinth)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- کارگردان: گیرمو دل تورو
- بازیگران: ایوانا باکوئرو، داگ جونز، ماریبل وردوو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«هزارتوی پن» اولین فیلم گیرمو دل تورو به حساب میآید که با اینکه در مکزیک ضبط شده و زبان آن اسپانیایی بود، در سطح بین المللی سر و صدا کرده و با وجود تفاوت زبانی، مخاطبان زیادی توانستند با آن ارتباط برقرار کنند. این فیلمی ترکیبی چشمنواز از داستانی فانتزی و تاریک، آمیخته با عناصر فولکلور است. طراحی لباس و صحنه، در کنار میزان مناسبی از جلوههای ویژه «هزارتوی پن» را به جشنوارهای از حظ بصری شگفت انگیز تبدیل میکند.
اگر چه این فیلم محصول مشترک مکزیک و امریکا است و پسزمینهی داستانی آن به اسپانیا برمیگردد، دل توروی مکزیکی کارگردانی و تهیهکنندگی آن را بر عهده گرفت. داستان خارقالعادهی این فیلم حول یک هزارتوی مخفی اتفاق میافتد که یک جانور افسانهای به نام «فاون» در آن زندگی میکند. «هزارتوی پن» داستان دوستی دختر جوان با فاون را در جهان زمخت و آشفتهی جنگ داخلی اسپانیا به تصویر میکشد. جای شگفتی دارد که چگونه دل تورو توانسته یک درام جنگی و قصهی پریان را به گونهای در هم آمیزد که انگار قرار گرفتن این عناصر در کنار هم امری کاملا طبیعیست. این جادوی واقعی «هزارتوی پن» است.
یکی از مواردی که پیش از دیدن این فیلم باید مد نظر داشته باشید، میزان خشونت آن است. «هزارتوی پن» در بن خود یک داستان جادویی و افسانهای برای بزرگسالان است که در صحنههایی از فیلم بسیار خشن و آزاردهنده میشود. البته خشونت فیلم با داستان ارتباط تنگاتنگ دارد و بیننده را از جریان اصلی فیلم منحرف نمیکند. با این وجود، اگر کمی حساس هستید و دوست ندارید تصاویر خشن ببینید ممکن است «هزارتوی پن» خیلی برایتان مناسب نباشد.
۵. رما (Roma)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: یالیتزا آپاریچیو، مارینا دتاویرا، دیگو کورتینا آتری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
زیبایی بینظیر «رما» در استایل سیاه و سفید آن است که برای آلفونسو کوارون، که فیلمهای مدرن و اکشن او برای فیلمبازان شناختهشدهتر است، پیشرفت بزرگی محسوب میشود. اگر تاکنون اولین فیلمهای کوارون را دیده باشید به اصالت و توانایی این هنرمند پی بردهاید؛ اما به نظر میرسد «رما» شخصیترین و احساسیترین فیلم کوارون باشد؛ نامهی عاشقانهی این کارگردان مکزیکی به جمعیت بومی مکزیکوسیتی که بسیاری از آنها زندگیهای سختی از سر گذراندهاند.
بخش اعظمی از داستان «رما» به کودکی خود آلفونسو کوارون برمیگردد. بازی ساده و بیآلایش یالیتزا آپاریچیو نیز توانسته به خوبی احساسات عمیق کوارون برای این فیلم را به تصویر بکشد. «رما» اولین فیلم مکزیکی است که برندهی جایزهی بهترین فیلم خارجی زبان اسکار شد. با این فیلم بود که کوارون به جمع دوستان کارگردان مکزیکی خود، یعنی ایناریتو و دل تورو پیوست که همگی جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را در کارنامهی خود دارند.
۴. ال توپو (El Topo)
- سال انتشار: ۱۹۷۰
- کارگردان: آلخاندرو خودورفسکی
- بازیگران: آلخاندرو خودورفسکی، برونتیس خودورفسکی، آلفونسو آرائو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
نفوذ خودوروفسکی بر سینمای مکزیک به حدی است که میتوان یک لیست کامل از بهترین فیلمهای مکزیکی را تنها به آثار آلخاندرو خودوروفسکی اختصاص داد. از آلفونسو کوارون گرفته، تا غولهای کارگردانی مثل دیوید لینچ همه از خودوروفسکی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان تمام ادوار یاد کردهاند.
بیشک از میان فیلمهای خودورفسکی «ال توپو» مهمترین اثر اوست که وحشت را به گونهای اغراقآمیز با زیبایی روحنوازی ترکیب میکند و یک وسترن روانپریش ارائه میدهد؛ بیست سال پیش از آنکه کوئنتین تارانتیو بخواهد پا به این عرصه بذارد و این ژانر را مال خودش کند. «ال توپو» فیلم دشواری است؛ هم در تصویر و هم در معنا، مملو از نمادها و تمثیلهای مذهبی و رمزی. علاوه بر این، روشهای نامعمول و بیملاحظهی کارگردانی و بازیگری خودورفسکی (بازیگری به سبک متود) باعث شده این کارگردان مکزیکی به عنوان شخصیتی بحث برانگیز همواره نقل محافل سینمایی باشد؛ کارگردانی که برای تحقق آنچه در ذهن پریشانش میگذرد، از هیچ چیز فروگذار نمیکند.
فکر نمیکنیم عدهی زیادی پیدا شوند که بتوانند ادعا کنند به راستی فیلم خودورفسکی را فهمیدهاند؛ با این حال، «ال توپو» سرگرمکنندهترین و قابل فهمترین فیلم از خودروفسکی است. بنابراین اگر تازه میخواهید سراغ فیلمهای آلخاندرو خودورفسکی بروید، پیشنهاد ما این است که با این فیلم شروع کنید.
۳. عشق سگی (Amores Perros)
- سال انتشار: ۲۰۰۰
- کارگردان: آلخاندرو گونزالز اینیاریتو
- بازیگران: گائل گارسیا برنال، ونسا باوش، امیلیو اچواریا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
نزدیک به بیست سال پیش بود که اینیاریتو به ایالات متحده نقل مکان کرد و از آن زمان تاکنون، او به یکی از شناختهشدهترین و پرطرفدارترین فیلمسازان مکزیکی تبدیل شده است. اما نباید فراموش کرد که برخی از بهترین فیلمهای او به سالهای اولیهی فعالیت هنریاش بازمیگردد؛ به ویژه «عشق سگی» که اولین فیلم بلند کارنامهی هنری آلخاندرو گونزالز اینیاریتو است.
داستان غیرخطی اینیاریتو، فیلمبرداری محشر رودریگو پریتو که به تنهایی این فیلم را شایستهی قرار گرفتن روی آرشیو کرایتریون میکند، بازیگری به یادماندنی گائل گارسیا برنال (که در سال ۲۰۰۰ میلادی تازه پایش به سینما باز شده بود) سر و صدای زیادی برای این کارگردان آن زمان فیلم-اولی به پا کرد. این سر و صدا تا جایی پیش رفت که «عشق سگی» را نامزد دریافت بهترین فیلم خارجی زبان اسکار کرد؛ اما شانس بد برای اینیاریتو که فیلماش را درست همان سالی اکران کرد که فیلم فراموش نشدنی «ببر خیزان، اژدهای پنهان» منتشر شده بود.
اما همین کافی بود که موجب شود آوازهی اینیاریتو به گوش بازیگران برجسته برسد؛ از همین رو درست سه سال بعد اینیاریتو فیلم «بیست و یک گرم» را کارگردانی کرد که گروه بازیگرانش همه از ستارههای هالیوودی تشکیل شده بودند؛ بازیگرانی مثل شان پن، نائومی واتس و بنیسیو دل تورو.
پس از این اینیاریتو سختگیرانهتر عمل کرده و با رویکردی گزینشیتر، با دورههای طولانی پیشتولید و ساخت، فقط هر سه یا چهار سال فیلمی کارگردانی کرده است.
۲. فراموش شدگان (Los Olvidados)
- سال انتشار: ۱۹۵۰
- کارگردان: لوئیس بونوئل
- بازیگران: روبرتو کوبو، آلفونسو میا، استلا ایندا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«فراموش شدگان» یکی از تأثیرگذارترین و بهترین فیلمهای مکزیکی در تمام طول تاریخ سینمای مکزیک تاکنون است. لوئیس بونوئل، فیلمساز سورئالیستی که کار خود را از دوستی و همکاری با نقاش معروف، سالوادور دالی آغاز کرد، این فیلم را کارگردانی میکند.
اگرچه بونوئل در اسپانیا به دنیا آمده است، اما عقاید کمونیستیاش او را مجبور کرد که در نهایت خود را به مکزیک برساند. این نقل مکان زمانی اتفاق افتاد که بونوئل عملا در لیست سیاه ایالات متحده قرار گرفته بود و نمیتوانست به این کشور سفر کند. بونوئل توانست در مکزیک با هنرمندانی مثل دیگو ریورا و فریدا کالو آشنا شود و که از نظر فکری قرابتهای بسیاری با هم داشتند.
تهیهکنندهی مکزیکی اسکار دانسیرز، بودجهی ساخت فیلمی دربارهی زندگی جوانان فقیر مکزیکوسیتی را فراهم کرد و از بونوئل خواست کارگردانی آن را به عهده بگیرد. بونوئل با نوشتن و کارگردانی این فیلم در قالب رئالیسم اجتماعی، توانست جایزهی بهترین کارگردان در جشنوارهی کن سال ۱۹۵۰ میلادی را از آن خود کند. به «فراموش شدگان» لقب «چهارصد ضربه» (شاهکار فرانسو تروفو محصول سال ۱۹۵۹ میلادی) امریکای لاتین دادهاند که موجب میشود آن را نه تنها یکی از بهترین فیلمهای مکزیکی تمام ادوار بدانیم، بلکه در کنار بهترین فیلمهای تمام ادوار از نظر بررسی فرهنگ جوانان قرار بدهیم؛ موضوعی که در بسیاری از فیلمهای اواسط سدهی پیش به تصویر کشیده شده است.
۱. ماکاریو (Macario)
- سال انتشار: ۱۹۶۰
- کارگردان: روبرتو گاوالدون
- بازیگران: پینا پلیسر، ایگناسیو لوپز تارسو، انریکه لوسرو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
«ماکاریو» اولین فیلم مکزیکی است که نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد. این فیلم داستان سورئالی را روایت میکند که در دوران استعمار مکزیک رخ میدهد. در آستانهی جشنوارهی «روز مردگان»، شخصیت اصلی داستان ما یعنی ماکاریو (ایگناسیو لوپز تارسو) هیزمشکن فقیری است که به طرز اتفاقی منبع جادویی سر راهش سبز میشود که به او قدرت شفابخشی میدهد. پس از این ماجراجویی زیبای ماکاریو برای درمان بیماران درمانده آغاز میشود. با پر شدن آوازهی قدرت عجیب ماکاریو در شهرهای مختلف، توجهات زیادی به سمت او جلب میشود که هیزمشکن ما را از فقر نجات میدهد، اما همزمان خطرات ناخواستهای را به سمت او میکشاند.
این فیلم از بهترین فیلمهای مکزیکی به حساب میآید که محصول سال ۱۹۶۰ میلادی است و به عنوان برداشتی تازه از «مهر هفتم» ساختهی کارگردان برجستهی سوئدی اینگمار برگمن شناخته میشود که عناصر فرهنگ مکزیکی خود را با اندیشهی «نظم نوین جهانی» درهممیآمیزد. از برجستهترین عناصر فیلم، اجرای باورنکردنی پینا پلیسر در نقش همسر ماکاریو و صحنههای مجلل، ستهای به یادماندنی و سبک فیلمبرداری آن است که از آثار فیلمسازان بزرگ اروپایی مثل خود برگمن و فرانسوا تروفو وام گرفته شده است. روبرتو گاوالدون، برعکس بسیاری از همکاران خودش، تا پایان عمر پرکار خود در مکزیک ماند.